جنبش وبلاگی فدائیان امام هادی النقی(ع)
حرم فلش - کد وبلاگ ثانیه شمار فلش
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد : «نعمت هایم را به خلقم یادآوری کن، به آنان نیکی نما و مرا محبوبشان گردان که آنان، جز کسی را که به آنان نیکی نموده است، دوست نمی دارند».غایت آرزوی دوستداران [إرشاد القلوب]

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به مناسبت آغاز سال 1392، با اشاره به حرکت رو به جلوی ملت ایران در سال گذشته بویژه در مواجهه ی اقتصادی و سیاسی با جهان استکبار، چشم انداز سال 92 را امیدوارانه و همراه با پیشرفت و تحرک و ورزیدگی و حضور جهادی ملت ایران در عرصه های سیاسی و اقتصادی دانستند و تاکید کردند: با این نگاه،

سال 92 را "سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی" نامگذاری می کنیم.


91/12/30::: 4:50 ع
نظر()
  
  

خاستگاه فکری سلفیه محمد ابوزهره در بیان عقاید این نحله در کتاب تاریخ ‌المذاهب الاسلامیة می‌نویسد: «هر عملی که در زمان پیامبر(ص) وجود نداشته و انجام نمی‌شده است، بعدا نیز نباید انجام شود» . ابن‌تیمیه (661-728.ق) - فقیه و متکلم حنبلی - از این اصل کلی سه قاعده دیگر استخراج و استنتاج کرد: 1- هیچ فرد نیکوکاری یا دوستی از دوستان خدا را نباید وسیله‌ای برای نزدیک ‌شدن به خدا قرار داد. 2- به هیچ زنده یا مرده‌ای پناه نباید برد و از هیچ‌ کس نباید یاری خواست. 3- به قبر هیچ پیغمبر یا فرد نیکوکاری نباید تبرک جست یا تعظیم کرد.

 و این است جرم شیعه ......

 

....وهررچه ستمکاری بیشتر باشد، دین عدل بیشتر تایید می شود. ظالم با اعمال ظالمانه خودش دین عدل را تایید می کند؛ و لایزال اینطور بوده است . فرعون با فرعونیت وطغیانش دین موسی را تایید می کند، و ابوسفیان با طغیان ، دین رسول اکرم را تاییدمی کند؛ و محمدرضا با طغیان و عصیان و جور و ستم ، دین اسلام را تایید می کند. خداهمان طوری که از قشر متفکرین روحانی تایید می شود. . . ، خدای تبارک و تعالی می فرماید که از قشرهای فاسد هم ، از رجل فاجر هم ، دین اسلام و دین خدا تاییدمی شود؛ و آن به همین معناست که گفتم . نه تایید می کند؛ تایید "می شود": لایزال یوید هذاالدین بالرجل الفاجر.
بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود      صحیفه امام (ره) جلد هـفتم - صفحه 183

 امریکا و اسراییل و وهابیت و سلفی ها هم با جنایات خود شیعه را تایید می کنند.


91/12/19::: 12:38 ص
نظر()
  
  

امروز دو اتفاق خیلی متفاوت برام افتاد اولیش اینکه وقتی از نماز جمعه بر میگشتم در حالی بچه هم بغلم بود سوار اتوبوس  شدم ،پر شده بود .کسی بلند نشد جاشو بده منم همونطور سرپا تانزدیکای مقصد ایستادم وقتی مسافرا کم کم پیاده شدن یه صندلی خالی شد و نشستم کنار یه بنده خدایی ، سلام کردم جوابمو نداد .....گذشت  تا بعد ازظهر همون روز وقتی کنار جاده منتظر ماشین بودم  لحظاتی بعد  یه پراید که یه  آقا و خانوم سوارش بودن نگه داشت وبا اینکه مسیرمون یکی نبود سوارم کرد  . زوج میانسال خوش اخلاقی بودن وبااینکه به ظاهرشون نمی خورد ، علاقمند به روحانیت بودن می گفت:  خداحفظتون کنه که هر چی داریم از امثال شماها داریم .....یه سن ایچ پرتقالم  بهم داد و گفت اگه میخوای تا خونه برسونمت.....تشکر کردم و پیاده شدم. 

این کجا و آن کجا


  
  

ما سامرا نرفته گدای تو می شویم

ای مهربان امام! فدای تو می شویم

هادی خلق! کوری چشمان گمرهان

پروانگان شمع عزای تو می شویم

 

 


91/3/5::: 10:41 ص
نظر()
  
  

هنگام ولایت زینب کبری، چون رسول خدا در سفر بود، فاطمه از همسرش علی درخواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. علی علیه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر می‌کنیم تا پیامبر از سفر برگردد. چون پیامبر بازگشت و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علی علیه السلام شنید فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند در باره آنان تصمیم می‌گیرد.

بعد از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام. آن گاه رسول خدا زینب را گرفت و بوسید و فرمود: توصیه می‌کنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند خدیجه کبری است.
یعنی همان گونه که فداکاری های خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت زینب در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.


  
  

بزرگترین دستاورد موفقیت ها و پیشرفتهای دانشمندان جوان در عرصه علم و فناوری هسته ای ،

ایجاد احساس عزت نفس و عزت ملی در کشور

و ارائه الگویی به ملتهای منطقه و جهان از توانایی یک ملت برای ایستادگی در مقابل فشارها،

استقلال و توانایی شکستن انحصار علمی قدرتهای استکباری است.


  
  

خانه های آن کسانی میخورد در بیشتر

که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر

عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانه اش

پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر

گاه گاهی که به درگاه کریمی میروم

راه میپویم نه با پا، بلکه با سر بیشتر

زیر دِین چهارده معصومم(ع)اما گردنم

زیر دِین حضرت موسی بن جعفر(ع) بیشتر

گردنم در زیر دینِ آن امامی هست که

داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر

آن امامی که فداکِ گفتنش رو به قم است

باسلامش میکند قم را معطر ، بیشتر

قم، همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین

همچنین از آسمان دارد چِل اختر بیشتر

قصد این بارِ قصیده از برادر گفتن است

ورنه میگفتم از این معصومه خواهر(س) بیشتر

من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم

لطف بابا ها ست معمولاً به دختر بیشتر 

عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم

بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر

گنبدت ضرب المثل های مرا تغییر داد

هرکه بامش بیش برفش ، نه! کبوتر بیشتر

چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است

اینچنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر

پیش تو شاه و گدا یکسان تراند از هرکجا

این حرم دیگر ندارد حرفِ کمتر ، بیشتر

از غلامان شماهم میشود دنیا گرفت

من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر

ای که راه انداختی امروز و فردای مرا

چشم در راه تو هستم روز آخر بیشتر

بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی

جان زهرا(س) ـ چون شنیدم که به مادر بیشتر-

دوستت دارم نمیدانم که باور میکنی

راست میگویم به والله از ابوذر بیشتر

                                                                                .....بیشتر هایی که گفتم از تو خیلی کمترند.....




90/7/16::: 6:11 ص
نظر()
  
  

این دهــان بستی دهــانی باز شـــد
کـو خـورنده‌ی لــقمـه های راز شـــد

لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوی خوان آسـمــانی کن شـــتاب

گـر تــو این انبان ز نـان خــالی کـــنی
پـر زگـــوهــــر هـــای اجــــلالی کـــنی

طــفل جـان از شـیر شــیطان بــاز کن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلک انـــباز کــن

چند خوردی چرب و شیرین از طـعــام
امـــتحـــان کــن چـــند روزی با صــیام

چــند شــب ها خواب را گشتی اسیر
یــک شـــبی بــیدار شــو دولـــت بـگیر

تا تو تاریک و ملول و تیره ای

دان که با دیو لعین هم شیره ای

طفل جان از شیر شیطان باز کن!

بعد از آنش با ملک انباز کن

لقمه تخم است و,برش اندیشه ها

لقمه بحر و,گوهرش اندیشه ها

مولوی




  
  

 

خدا کند وقتی او هست ....ما هم  باشیم

 و او همیشه هست و  مارا نیز هیچگاه فراموش  نمی کند....

".......ولا ناسین  لذکرکم......"

چرا که اگر لحظه ای فراموشمان کند و مثل ما باشد....

هر چه سختی و دشواری است بر ما نازل می شود....

....او که هیچگاه  فراموشمان نمی کند.... چه ما به یادش باشیم یا .......

خدا کند  وقتی او به یاد ماست و هست .....مانیز به یادش باشیم.....

یادی که بتواند به او وصلمان کند....آنگاه شیرینی بودن در کنارش را

می توان چشید.....شیرینی از جنس بغضی که گلو را می فشارد

تا رها شود و تا آسمانها پر بکشد...  شیرینی از جنس دلتنگی ......

از جنس اشک...اشک....اشک....اشکی که وصلمان کند


به اشکهای  او ..........اشکهای بی انتهای او............


  
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دمتون گرم علی یارتون حق نگهدارتون-کثرالله امثالکم